زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
 

مرتد ملی





مرتد ملی،کافری است که در خانوادۀ غیر مسلمان به دنیا آمده وپرورش یافته است وبعد به اسلام گرائیده وپس از این گرایش دوباره از اسلام برگشته به کفر روی آورده است در این حال همسرش از او جدا ‌شده و عده طلاق نگاه می‌دارد.


۱ - تعریف ارتداد



در اصطلاح فقه، خروج از اسلام و اختیار کردن کفر را ارتداد گویند.

۲ - اقسام ارتداد



مرتد بر دو قسم است: فطری و ملی

۳ - تعریف مرتد ملی



امام خمینی در تعریف مرتد ملی می‌نویسد: «من کان ابواه کافرین حال انعقاد نطفته، ثمّ اظهر الکفر بعد البلوغ، فصار کافراً اصلیّاً، ثمّ اسلم ثمّ عاد الی الکفر، کنصرانیّ بالاصل اسلم ثمّ عاد الی‌ نصرانیّته مثلاً.»
بنابراین مرتد ملی کسی است که پدر و مادرش در حال انعقاد نطفه او کافر باشند سپس بعد از بلوغ اظهار کفر نماید، پس کافر اصلی شود و پس‌ازآن اسلام بیاورد سپس به کفر برگردد، مانند نصرانی اصلی که اسلام بیاورد سپس مثلاً به نصرانیتش برگردد.

۴ - آثار ارتداد ملی




۴.۱ - عدم انتقال اموال قبل از مرگ


اموال مرتد ملّی چه مرد باشد یا زن، به ورثه‌اش منتقل نمی‌شود، مگر اینکه وفات کند.

۴.۲ - انفساخ نکاح


نکاح بین مرد مرتد و زوجه مسلمانش منفسخ می‌شود و همچنین نکاح بین زن مرتد و شوهر مسلمانش به‌مجرد ارتداد بدون آن‌که عده بگیرد درصورتی‌که به او دخول نشده باشد، منفسخ می‌شود و در صورت دخول به او، فسخ نکاح بر انقضای عدّه توقف دارد، پس اگر مرد یا زن قبل از انقضای عدّه از ارتداد به اسلام رجوع نماید، زوجه‌اش می‌باشد وگرنه کشف می‌شود که زن در وقت ارتداد از او جداشده است.

۴.۳ - جایز بودن وقف بر مرتد ملی


ظاهراً وقف بر ذمّی و بر مرتد غیر فطری صحیح است مخصوصاً اگر رحم باشد.

۴.۴ - جواز وصیت به نفع مرتد ملی


وصیت برای ذمّی و همچنین برای مرتد ملّی صحیح است درصورتی‌که مال از چیزهایی نباشد که کافر آن را مالک نمی‌شود، مانند قرآن.

۴.۵ - عدم جواز ازدواج با مرتد


برای زن مسلمان، جایز نیست که با کافر ازدواج نماید؛ چه دائم باشد و چه انقطاعی، چه کافر اصلی حربی باشد یا کتابی، چه مرتد فطری‌ باشد یا مرتد ملّی. و برای مرد مسلمان جایز نیست که نه با غیر از زن کتابی- از اصناف کفّار- و نه با زن مرتد فطری یا ملی ازدواج نماید.

۴.۶ - سقوط نفقه زن


اگر زن‌ مرتد شود نفقه ساقط می‌شود و اگر در عده برگردد نفقه برمی‌گردد.

۵ - پانویس


 
۱. موسوعة الامام الخمینی، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۴، کتاب الارث، موانع الارث، الکفر باصنافه، مسالة ۱۰.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۴، کتاب الارث، موانع الارث، الکفر باصنافه، مسالة ۱۰.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۴، کتاب الارث، موانع الارث، الکفر باصنافه، مسالة ۱۰.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۷۷، کتاب الوقف، مسالة ۳۸.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۰۳، کتاب الوصیة، مسالة ۱۶.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۰۵، کتاب النکاح، القول فی الکفر.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۳۷، کتاب النکاح، فصل فی النفقات، مسالة ۳.    



۶ - منبع



سایت پژوهه    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۳۶۶.    
• ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.


رده‌های این صفحه : دیدگاه های فقهی امام خمینی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.